بهتون پیشنهاد می کنم حتما به الموت قزوین سفر کنید. در ادامه با مجله اینترنتی ایلیار همراه باشید
شاید نتوانیم دل از این شهر بکنیم و محل زندگی مان را برای همیشه عوض کنیم؛ اما می توانیم ساعاتی را از آن دور شویم تا کمی دغدغه های مان را به فراموشی بسپاریم. کمی آن طرف تر از شهرها و در جاهایی که هنوز آپارتمان ها و خانه های رنگارنگ قد علم نکرده اند، درختان سر به فلک کشیده در میان طبیعت با فضایی لبریز از آرامش انتظار ما را می کشند.
جاده را در پیش می گیریم تا به استان قزوین برسیم…
اَلَموت نام منطقهای در استان قزین که خود متشکل از دو بخش الموت غربی و الموت شرقی در رشتهکوههای البرز، واقع در شمال استان قزوین، جنوب مازندران و گیلان، باختر طالقان قرار دارد. این منطقه چنانچه حمدالله مستوفی در نزههالقلوب نوشته تا قرن هفتم هجری با عنوان رودبار معرفی میشد تا اینکه با آمدن حسن صباح به آنجا و رواج فرقه اسماعیلیه و فعالیت خداوند الموت، نوشته شد رودبار الموت و خوانده شد الموت.
الموت کلمهای است مرکب از دو واژه «آله» و «اموت» به معنای “آشیانهی عقاب”. از روستاهای توریستی، معروف و بزرگ الموت میتوان به روستای گازرخان محل دژ حسن صباح، هیر، روستای وشته، روستای زرآباد، روستای وربن محل دریاچه اوان و وربن، روستای اندج، روستای کوچنان، روستای یوج، کُمنی و ویار و روستای دستجرد سفلی و … را نام برد.
سفر به قزوین و منطقه الموت ، با تماشای مناظر بی بدیلی از طبیعت دامنههای البرز، یادگارها و آثار تاریخی دوره صفوی و قلعههای پر رمز و راز اسماعیلیون همچون قلعه الموت و لمبسر همراه خواهد بود.
قزوین، پایتخت خوشنویسی ایران، یادگارهای بسیاری از تاریخ را در خود جایداده است.رنگ و بوی صفوی هنوز در پس آثار تاریخی زیبای این شهر به مشام میرود. افزون بر این،
منطقه زیبا و اسرارآمیز الموت، وسوسه سفر به استان قزوین را دو چندان میکند.
این سرزمین کهن و افسانهای، در طول تاریخ فراز و فرودهای تاریخی بسیاری به خود دیده است، که به نام اسماعیلیان و بهویژه حسن صباح اوجی دیگر یافته و همواره مورد توجه گردشگران، جهانگردان و پژوهشگران پرشماری بوده است. بقایای قلعه شیرکوه، قلعه لمبسر، الموت و بسیاری قلعههای دیگر در کنار طبیعت بکر و چشم اندازهای زیبای دریاچه اوان جاذبههای طبیعتگردی و گردشگری با شکوه و به غایت زیبا برای منطقه و استان قزوین فراهم آوردهاند.
دامنههای قلههای سر به فلک کشیده البرز بهویژه در فصل بهار دارایمناظر الهامبخش و شگفتانگیزی است که شانه به شانه شماری از زیباترین مناظر طبیعی دنیا همچون طبیعت زیبای سوئیس، پاتاگونیا و نواحی مرکزی استرالیامیساید. دیدن این درههای فوقالعاده هنگامی وسوسهانگیزتر میشود که بدانیم زیبای طبیعی این ناحیه عطر و بوی تاریخی اسرارآمیز و کهن دارد. چندی از اسرارآمیزترین جاذبههای گردشگری ایران در درههای زیبای الموت واقعشدهاند و بقایای نزدیک به پنجاه قلعه در سرتاسر دامنههای البرز آرامیدهاند. این قلعهها، پناهگاه مستحکم یکی از فرقههای مهم مذهبی ایران بودهاند که به واسطهی موقعیت خاص جغرافیایی آنها اسماعیلیان توانستند مدتهای مدیدی با حکومت عباسیان مقابله کنند و
شگفتانگیزترین این قلعهها در روستاهای گازر (قلعه الموت) و رازمیان (قلعه لمبسر) واقعشده است
نام الموت در تاریخ ایران با نام اسماعیلیه گره خورده و حسن صباح به عنوان رهبر فرقه اسماعیلیه از این قلعه به عنوان پایگاه حکومت خود و ترویج عقاید اسماعیلیه استفاده میکرده است. در قرن دوازده ام میلادی پیروان حسن صباح (تولد ۱۰۷۰ – وفات ۱۱۲۴ هجری قمری) رهبر مقتدر فرقه اسماعیلی مجموعهای از قلعههای مستحکم را در سرتاسر رشته کوههای البرز بنا کردند. آنطور که مشهور است حسن صباح رهبری یک شبکه مخوف از فداییان را بر عهده داشت که وظیفه ترور یا ربودن شخصیتهای سیاسی حکومت آن دوران به نام عباسیان را بر عهده داشت. از دیگر سوی؛ یتر وایلی در کتاب آشیانه عقاب، حسن صباح را قهرمانی آزاداندیش و آشنا به علوم و اسرار اسلامی دانسته و از داستان حشیش بهعنوان توطئه ساختگی برای بدنام ساختن فرقه اسماعیلیون یادکرده است. مغولها برای جلوگیری از اشغال مجدد این قلعهها، استحکامات این قلعهها را از میان بردند. امری که سبب شده از شگفتیهای معماری این دژها ویرانهای به عصر ما برسد. با تخریب قلعه الموت دوران نفوذ اسماعیلیان در ایران نیز پایان گرفت. این قلعه به دست فراموشی سپرده شد تا اینکه در سال ۱۹۳۰ کتاب خاطرات خانم فریا استارک که سفرنامهای در ارتباط با بازدید از قلعههای حشاشیون نوشته بود به چاپ رسید.
دریاچه اوان قزوین
نمیشود تا منطقه الموت رفت و دریاچه اوان را ندید. چهار روستای «اوان»، «ورین»، «زواردشت» و «زرآباد» این دریاچه زیبا را در آغوش خود گرفتهاند
الموت جاذبه های طبیعت گردی بسیاری دارد اما شاید شناخته شده ترین آنها دریاچه اوان باشد
دریاچه اوان دریاچهای زیبا و بینظیر در استان قزوین است که در حلقه چهار روستای «اوان»، «ورین»، «زواردشت» و «زرآباد» واقع شده است. این دریاچه بیش از ۷۰ هزار متر مربع مساحت داردو عمق دریاچه در عمیقترین قسمت به حدود ۶ متر میرسد. این دریاچه از محیط خارج خود آبی را به طور مستقیم دریافت نمیکند و تنها منبع آن از آب نزولات جوی و چشمههای موجود در کف دریاچه هستند. همچنین، از سرریز آب دریاچه رود کوچکی تشکیل می شود که آب آن مورد استفاده کشاورزان روستاهای کوشک و آیین است.
دریاچهی اوان یکی از جاذبههای طبیعی استان قزوین است که با چشم انداز مسحورکنندهاش، گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را به سوی خود جذب میکند.
- دریاچه اوان یکی از دریاچه های طبیعی ایران است که به سبب چشم انداز تماشایی شهرت زیادی دارد.
- وجود جاده مناسب تا کنار دریاچه و امکانات قابل قبول در حاشیه آن، تفرجگاهی مناسب را برای تفریح خانواده ها فراهم کرده است.
- وجود زمین مناسب جهت برپایی کمپ یکی دیگر از ویژگی های دریاچه اوان است که علاقه مندان به شب مانی در طبیعت را به سوی خود می کشاند.
پشت سر گذاشتن مسیری پرپیچ و خم در دل کوهستان به دیدار از دریاچهی زیبای اوان میارزد و خستگی راه را از تن بیرون می کند. دریاچه اوان که بزرگترین دریاچه طبیعی آب شیرین قزوین است با چشمانداز زیبای خود به ویژه در فصل بهار محل مناسبی برای گذران اوقات فراغت گردشگران است . در سفر به اوان میتوانید از تفریحاتی نظیر ماهی گیری، قایق سواری و شنا لذت ببرید. آب دریاچه اوان از چشمههای درون جوش دریاچه تامین میشود. چشم انداز این دریاچه با درختان دست کاشت و گیاهان رسته در بیرون و درون آن، بینهایت لطیف و ساده است. کل و بز، پلنگ، خرس، روباه، شغال، گرگ، انواع عقاب، کبک و ماهی ها و … حیات وحش این حوزه آبخیز را تشکیل می دهند.
مسیر سفر یکی از قسمت های فراموش نشدنی آن است که می تواند شیرینی گشت و گذارمان را دو چندان کند. برای رسیدن به مقصد امروزمان باید راهی جاده ی قزوین – الموت شویم؛ جاده ای پیچ در پیچ و کوهستانی که با آبی بیکران آسمان و مناظری تماشایی به استقبال تان می آید تا از خستگی راه سفر بکاهد.
پیچ های جاده شما را مجبور خواهند کرد تا از سرعت خود بکاهید و شاید با دیدن منظره ای تماشایی لحظه ای توقف کنید و در سکوت و آرامش به تماشای زیبایی های خلقت بنشینید. بعد از ۳ تا ۴ ساعت آخرین پیچ جاده را هم رد می کنید و بالاخره به یکی از زیباترین دریاچه های ایران می رسید.
دریاچه اُوان در انتظار شماست…
دریاچه اوان قزوین
آشنایی با دریاچه اوان چشم اندازی شگفت انگیز
در فاصله ۷۵ کیلومتری قزوین و در منطقه ای کوهستانی، دریاچه ای قرار دارد که به دلیل موقعیت ویژه اش چشم اندازی دیدنی را در ارتفاع ۱۸۱۵ متری از سطح دریا، برای علاقه مندان به طبیعت ایجاد کرده است. اگر از بالا به این دریاچه بنگریم متوجه پوشش گیاهی زیبایی می شویم که آن را محصور کرده است و تا پای کوه هایی مرتفع ادامه می یابد. کوه ها نیز استوار ایستاده اند و از دریاچه و پوشش گیاهی اطرافش محافظت می کنند.
نام این دریاچه ی شگفت انگیز، اُوان و به معنای محل گرد آمدن آب است و از تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۸۹، به عنوان هشتاد و نهمین اثر طبیعی ملی در فهرست میراث طبیعی ایران قرار دارد.
دریاچه زمستانها میزبان پرندگان مهاجر همچون قو، غاز و مرغابی است.
تابستانها نیز پذیرای گردشگرانی است که در اطراف آن چادر میزنند و لحظات لذتبخشی را تجربه میکنند، دل به آب دریاچه میسپارند یا سوار قایقهای پدالی میشوند و زیر نور آفتاب از این همه سرسبزی و مناظر زیبا خاطره میسازند.
قایق سواری
تجربه قایق سواری در میان دریاچه اوان یکی از شیرین ترین خاطرات شما در این سفر خواهد بود. با قرار گرفتن در وسط دریاچه نمایی متفاوت از آن را خواهید دید که تصویری فراموش نشدنی در ذهن تان حک می کند. در فصول معتدل و گرم می توانید با پرداخت هزینه، از قایق های پدالی در اطراف دریاچه استفاده کنید.
پیک نیک و عکاسی
حاشیه کنار دریاچه و سایه درختان بهترین مکان برای برپایی یک پیک نیک خانوادگی یا دوستانه است که لحظات خوشی را برای شما رقم خواهد زد. زلالی آب دریاچه، درختان و گیاهان حاشیه آن و کوه های مرتفع سوژه های زیادی را برای ثبت تصویر به شما هدیه می دهند. پس با یک دوربین عکاسی و کمی دقت می توانید یادگاری های خوبی را از این دریاچه به همراه ببرید. اگر در ساعات اولیه صبح در کنار اوان باشید به دلیل سرد بودن محیط و آب نسبتا گرم دریاچه، مه غلیظی در اطراف دریاچه مشاهده می شود که می تواند سوژه عکاسی شما باشد.
کوهنوردی
کوه های مرتفعی که دریاچه اوان را احاطه کرده اند می توانند موقعیت خوبی را برای کوهنوردی فراهم کنند. با بالا رفتن از این کوه ها می توانید از ارتفاع شاهد زیبایی های دریاچه باشید.
شنا و ماهیگیری ممنوع!
دریاچه اوان در منطقه صید و شکار ممنوع قرار دارد چرا که شکار بی رویه در سال های گذشته صدمات جبران ناپذیری را به اکوسیستم منطقه و حیات جانداران وارد کرده است. علی رغم بسیاری از تابلوها که بازدیدکنندگان را از ماهیگیری باز می دارند باز هم افرادی به این کار مشغول می شوند و زندگی ماهیان را به خطر می اندازند.
رسوبات کف دریاچه و گیاهان موجود در آن یکی از دلایلی است که شنا در اوان را به یک فعالیت پرخطر تبدیل می کند. پس بهترین کار این است که به تابلوهای هشدار دهنده توجه کنیم و زندگی خود و دیگران را به خطر نیندازیم.
در کنار دریاچه، سرویس های بهداشتی و محلهایی برای چادر زدن و فضایی برای پارک اتومبیل هم پیشبینی شده است تا دغدغه کمتری برای گردشگران وجود داشته باشد.
آدرس دریاچه اوان : دریاچه اوان در ۸۸ کیلومتری شمال شرق استان قزوین، شمال دره الموت و جنوب آبادی زواردشت واقع است.
سفر با خودروی شخصی
از اتوبان تهران- قزوین که به ورودی قزوین و در اصطلاح مردم محلی، به میدان غریبکش رسیدید، در سمت راست تابلوی الموت را میبینید. مسیر قزوین و الموت مسیری تماشایی و پر از دشتهای سرسبز و البته کوهستانی و صعب العبور است. این مسیر زیبا و البته پر از گردنههای خطرناک را ادامه دهید. بعد از پشت سر گذاشتن رجاییدشت، حدود ۳ ساعت راه در پیش خواهید داشت تا به یک دو راهی برسید. یک راه به سمت الموت راه دیگر به دریاچه اُوان میرود. پس از طی ۸ کیلومتر و گذشتن از روستای سرسبز زرآباد، گردنه آخر را که رد کنید، دریاچه اُوان پیدا میشود.
روستای زرآباد
در روستای زرآباد نیز چنار خون بار قرار دارد.
چنار خونبار زرآباد
داستانی بدین شرح بسیار روایت شده، در الموت درختی است که هر سال ظهر عاشورا از آن مایع رنگینی به مانند خون تراوش میکند، عباراتی که باعث شده، این درخت در کنار قلعه الموت به جاذبهای مشهور تبدیل شود. بطوریکه همه ساله گردشگران بیشماری از اقصی نقاط دنیا برای دیدن این پدیده به زرآباد سفر می کنند. گفتنی است پدیده چنار خونبار قدمت تاریخی دارد این پدیده از زمان شاهسلطان حسین صفوی به این سوی شناخته شده بود و در دوره قاجاریه شهرت بسیاری پیدا کرد. از همان سالها در خصوص واقعی بودن یا غیر واقعی بودن این پدیده گفتگوها و مطالعات زیادی صورت گرفته، اما خون یا صمغ، هر چه که باشد جاذبه ایست که زرآباد و درختش را به مکانی دیدنی در الموت تبدیل کرده است.
قلعه الموت قزوین
قلعه الموت در منطقه الموت قزوین قرار دارد و برای دیدن آن باید از جاده باریک کوهستانی پر پیچ و خمی بگذرید.
پای قلعه که برسید، صف طولانی پلکانی سنگی را مقابلتان میبینید، اما منظره حیرتانگیزی که در بالای دژ میبینید، به خستگی و زحمت بالا رفتن از پلهها میارزد. ضمن اینکه با جاذبهای طرفید که از دوره اسماعیلیان به جای مانده.
برای رسیدن به قلعه الموت باید از حدود ۴۰۰ پله سنگی بالا بروید.
تاریخ این پله ها را هم برخی به دوره قاجار نسبت میدهند و تا پیش از این از قاطر برای بالا رفتن استفاده میکرده اند. آن بالا که بایستید تا ۱۰ کیلومتر دورتر را خواهید دید. این شاهکار معماری در سال ۱۳۸۱ ثبت ملی شده است.
یک نکته جالب در مورد این قلعه این است که تنها یک راه ورودی دارد که در گوشه شمال شرقیاش دیده میشود. در دامنه جنوبی کوه، خندق وسیعی کنده شده تا راه نفوذ به قلعه بسته شود. در دامنههای دیگر هم خندق کندهاند تا امکان رفت و آمد از بین برود. دورتادور این دژ تاریخی، پرتگاه است. درواقع انتخاب مکان قلعه و نوع ساخت آن بهترتیبی بوده که تسخیرناپذیر بماند.
دژی که میبینید و خرابه ای بیشتر از آن باقی نمانده، تاریخ پرفراز و نشیبی را از سر گذرانده تا به زمان ما رسیده است، دژی که به نام حسن صباح، رهبر فرقه اسماعیلیه به قلعه حسن هم معروف است. حسن صباح این قلعه را مرکز فعالیتهای نظامی خود قرار داده بود تا عقاید اسماعیلیه را تبلیغ و ترویج کند. مغولان قلعه را به آتش کشیدند، به طوری که جز ویرانهای از آن باقی نماند. در دوره صفوی بهعنوان زندان از آن استفاده میشد؛ و اکنون بقایایش همچنان در الموت پابرجاست.
قلعهٔ الموت یا دژ الموت هم مقر فرمانده اسماعیلیان حسن صباح است که در منطقه الموت قزوین شمال شرقی روستای گازرخان (قصر خان) قرار دارد.
رسول جعفریان استاد تاریخ دانشگاه تهران درباره این قلعه میگوید: «قلعهای که بخش مهمی از تاریخ کشور ما را تشکیل میدهد و از نظر تجربه سیاسی و مذهبی نکات مهمی در آن نهفته است. این قلعه، صحنهای از یک مقطع مهم در تاریخ کشور ماست، تاریخی که نزدیک به دو قرن به درازا کشید و صفحه عنوان آن با نام حسن صباح شهرت یافت.»
قلعه الموت در تاریخ این سرزمین نقش بسیار مهم و پررنگی داشته است و سالها از دژهای مهم اسماعیلیان و مرکز فرمانروایی آنان بوده است. این قلعه در شمال روستای گازرخان و در سال ۲۲۶ هجری قمری به دست حسن بن زید علوی بنا شد و در شب چهارشنبه ششم رجب ۴۸۳ هجری قمری به تصرف حسن صباح درآمد. خندق های سنگی و پرتگاه های رعب انگیز گرداگرد قلعه، کانال ها و سیستم پیچیده آبرسانی و انبارهای متعدد ذخیره آب و آذوقه، می توانسته مردمان داخل قلعه را در برابر هجوم هر بیگانه ای تا ماهها ایمن نگه دارد.
متأسفانه از قزوین تا الموت، یعنی روستای گازرخان که قلعه در حاشیه آن قرار داد هیچ نوع تابلوی راهنمایی برای معرفی مسیر و تابلوی تعیین کیلومتر در راه وجود ندارد.
یکی دو تابلوی نه چندان دلچسب و ورودی ۲۵۰۰ تومانی که هرچند مبلغ زیادی نیست اما این توقع را برای گردشگران بوجود میآورد که کسی آنجا چشم انتظارشان باشد و برایشان توضیح دهد نقش روستاهای اطراف، دژها و قلعه و فرقه اسماعیلیه را در تاریخ سرزمین ایران که ظاهرا چنین راهنماهایی در محل حضور ندارند. اما شما از رفتن منصرف نشوید پیش از حرکت ورق زدن چند صفحه اینترنتی شاید کمک کند تا با دید بازتری به الموت بروید
در شمال غربی قزوین و در روستای گازرخان بقایای قلعه تاریخی الموت را پیدا میکنید که با وجود گذشت سالیان بر فراز کوه خودنمایی میکند.
این دژ ۲۱۶۳ متر از سطح دریا ارتفاع است. فراموش نکنید تعداد پلکانهای این جاذبه بسیار زیاد است. آب و خوراکی کافی همراه داشته باشید. در اطراف قلعه که این روزها دورش را دربست کشیده اند، زنان محلی خوراکی و چیزهایی مثل زرشک و آلو جنگلی میفروشند و یک دستشویی هم آنجا هست.
قلعه الموت قزوین
بهترین فصل سفر به الموت قزوین
از آنجا که الموت منطقهای کوهستانی و سردسیر بهشمار میرود، بهتر است اواخر بهار و اوایل تابستان که هوا معتدل است را برای سفر انتخاب کنید.
اگرچه در تابستان هم شبها بسیار خنک است و ممکن است لباس گرم لازم داشته باشید.
دژ الموت در فاصله ۴ساعته از تهران و ۲ساعت و نیمه از قزوین قرار دارد.
آدرس قلعه الموت :
اتوبان تهران به کرج را تا قزوین ادامه میدهید. نرسیده به قزوین، جاده فرعی الموت را میبینید. بعد از ۸۵ کیلومتر، نخستین شهری که در مسیر میبینید، معلم کلایه است. مسیری پیچ در پیچ و کوهستانی و البته باصفا.
۱۰ کیلومتر که به این مسیر ادامه دهید، یک دو راهی میبینید که یک طرفش جاده فرعی الموت است، جادهای باریک و پر پیچ و خم.
بعد از روستای گازرخان قلعه الموت پدیدار میشود. از اینجا به بعد باید از پلکان سنگی طولانیای بالا بروید.
قلعه لمبسر
- لمبسر در سه کیلومتری شمال شرقی رازمیان قرار دارد. از آنجا بیست دقیقه پیادهروی لازم دارید تا به آثار بهجای مانده از دیوارهها و دژ قلعه برسید.
قلعه لمبسر مستحکمترین و بزرگترین دژ در منطقهی الموت بوده و تاریخ ساخت آن به پیش از اسلام باز میگردد.
کیا بزرگ امید در سال چهارصد و هشتاد و نه این قلعه را به تصرف خود درآورده و پس از بازسازی شروع به توسعه آن کرد. مخازن بزرگ آب و غلات، دیواره های دو لایه سنگی در جبهه شرقی، دروازههای ورودی در شمال و جنوب قلعه و اختلاف ارتفاع صد و پنجاه متری آن، برجهای متعدد نگهبانی و سیستم شگفت آور آبرسانی این قلعه را از دیگر دژها ممتاز کرده است. توصیه میکنیم حداقل برای ۲ ساعت از این قلعه اسرارآمیز دیدن کنید و آثار باستانی آن را ببینید و از صدای پرندگان لذت ببرید. به خاطر داشته باشید پیش از سفر حتما کرم ضد آفتاب و کلاه به همراه داشته باشید زیرا در ارتفاعات قلههای البرز بهندرت سایه پیدا میکنید.
سفر به الموت قزوین
سوغات و صنایع دستی
کارگاه های خانگی جایگاه برجسته ای در اقتصاد و معیشت مردم الموت دارد و با توجه به غنای منطقه در تامین مواد و مصالح مورد نیاز صنایع دستی، آثار زنان هنزمند روستاهای الموت بسیار زیبا و مرغوب هستند. پارچه های دست باف، چادر شب، صوف بافی، گلیم، جاجیم، پن بافی، و … در کنار محصولات چوبی از جمله صنایع دستی الموت به شمار می روند.
امیدواریم که توانسته باشیم اطلاعات مفیدی در الموت و جاذبه های گردشگری الموت قزوین به شما دهیم. نظرات و تجربیات خودتان را با ما در میان بگذارید.